تاکنون برای هیچ جابجائی مدیریتی در راس ادارات کل استان و حتی همین سازمان، مطلبی ننوشته و ضرورتی هم برای آن ندیده بودم، اما از آنجائی که آقای محمدعلی امیری خارج از فضای استان بوده و ناگهان در رأس این سازمان مهم متجلی شده و با این تذکر که حقیر براساس عادت همیشگی ام ضمن پرهیز از پردازش نقادانه به مدیری که از عرصه اقتدار کنار نهاده شده، نکاتی را صرفاً جهت اطلاع مدیر تازه از راه رسیده، متذکر می شوم.
آموزش و پرورش یکی از اصلی ترین و مهم ترین نهادهای اجتماعی و یکی از پرمحصول ترین کارخانجات انسان سازی است که غفلت از وظایف ذاتی و کارکردهای نهادی آن، خیانت به امانتهای بزرگ محوله ایست که نه تنها سازمان مربوطه و مشتریان آن، بلکه یقیناً جامعه در تمامی سطوح از آن متضرر شده و جبران آن میسور نیست و به همین خاطر کسی که سکان هدایت کشتی تربیت انسانها را در در این دریای پرتلاطم جهانی و امواج فرهنگ ستیز تهاجم فرهنگی و جنگ نرم بعهده می گیرد، باید خود را برای مواجهه با آن، خطرپذیر و سختی پذیر دیده و در گردباد حوادث کم نیاورده و بی قراری نکند.
نهاد مقدسی که درونداد، میانداد و برونداد آن انسانیست و نیز در محاسبات درون سازمانی برون سازمانی اش دارای وسیع ترین چارت تشکیلاتی، گسترده ترین دامنه کاری، پر نفوذترین و تاثیرگذارترین حضور فیزیکی، طولانی ترین جلوه سازمانی و عملیاتی ترین فعالیت تربیتی است که به همین خاطر پرتعدادترین و پراشتغالترین سازمان و در عین حال پرمنزلت ترین نهاد اجتماعی در افکار عمومی از گذشته تا کنون است.
دقیقاً بخاطر همین دلایل ذکرشده و نیز مسائل ذکر نشده دیگر، مدیریت بر این نهاد مهم اجتماعی، مسئولیتی فراتر از محاسبات معمول مدیریتی است و نمی توان آن را از نوع مدیریت در استانداری و یا حتی نهادهای موسوم به فرهنگ عمومی مثل صدا و سیما، ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی و غیره تقلید و الگوبرداری کرد.
اگرچه می دانم سخنهای تخصصی با مدیری که مشاورت وزارتخانه را در پیشینه مسئولیتی خویش دارد، زیره به کرمان بردن است، اما قصدم از این مقدمه ورودی نرم به موضوعات اصلی است و آن اینکه:
1-مسئولیت آموزش و پرورش پیش و بیش از آنکه یک سمت سیاسی باشد، سمتی تخصصی و مشخصاً تربیتی است و سهم توجه به تربیت نسلی که در اختیار اوست به مراتب بیشتر از جلب رضایت مدیران همتراز و یا حتی مافوق استانی است و ورود به مناسبات داد و ستد سیاسی در اصل خروج از محاسبات ظریف تربیتی است.
2-کادر اصلی آموزش و پرورش را معلمان و نیز فرهنگیان کارمند شده ای تشکیل می دهند که هر یک دارای هوشیاری و توان محاسبه بالا در عرصه فعل و انفعالات اداری اند و مدیر این مجموعه همواره در زیر ذره بین آنالیزهای فرهیختگان قرار دارد و عمل خارج از ضابطه، سم مهلکی برای پیکره مدیریتی است و هرگز نباید از دایره شفافیت فاصله گرفت و رفتار ابهام آمیز داشت.
3-سالهاست که معلمان فریاد می کنند: "ما زیاد هستیم، اما زیادی نیستیم" و پیام این فریاد هم واضح است یعنی اینکه شما نباید با تبدیل تاسف بار استغنای مالی به نیازمندی های شدید معیشتی، در مقایسه با افزایش درآمد در سایر سازمانها، از منزلت تاریخی و سنتی معلم بکاهید و یا حتی مطالبات آنها را هم نقد نکنید!
4-عدالت یکی از اصول دین و شاخصه خداست و هر کس که ادعای خدایی بودن دارد، باید به این گزینه توجه مستمر داشته باشد و دو مطلب مهم در این رابطه مطرح است که مسئولیت مدیران را بالا می برد که یکی اکتفاء نکردن به عدالت زبانی است و دیگری اجرای عدالت در باره خود مدیر و خودی های خانوادگی و حزبی و شهری و جناحی است که متاسفانه کمتر دیده می شود. یادمان باشد که علاوه بر رانت اقتصادی، رانت های امتیازی نیز حرامند و ما نباید شایسته سالاری را قربانی وابستگی های سیاسی و یا همشهری گرائی و غیره بنمائیم.
5-یکی از مسئولیت های مدیر جدید، اقدام علوی و آن بازگرداندن حقوق پایمال شده مالی و انسانی و اداری در آموزش و پرورش از هر جهت است که یکی از مصادیق فردی آن، ظلم به کسانی است که در آزمون استخدامی این نهاد امتیاز آورده، ولی در هر دو مرحله با قانون شکنیها و عدالت گریزیهای افراد ذیدخل و سرپوش گذاری های مدیریتی از حق استخدام و جذب محروم شده اند!( مثال زنده آن دخترم بوده که بعنوان یکی از فارغ التحصیلان برتر مهندسی کامپیوتر دانشگاه آزاد ساری، بالای 90% سئوالات را در مرحله اول درست جواب داده، اما در همان مرحله در حقش اجحاف شد و اعتراضات حضوری ما هم به جایی نرسید که نرسید)
6-تنظیم مجدد محل اشتغال بکار کسانی که بتازگی و در همین آزمون جدید جذب آموزش و پرورش شده اند، از وظایف سنگین مدیر جدید است، چرا که در این رابطه خانم هایی که متاهل و مادرند، از شرق به غرب و یا بلعکس منتقل شده اند، در حالیکه بخاطر اشتغال همسر، امکان تغییر محل سکونت ندارند! این معضل با یک فراخوانی و تدوین فراوانی ها بر اساس تمایلات، نیازها، رشته ها، رتبه ها و غیره قابل ساماندهی جدید است و نباید افراد و ترجیحاً بانوان را اذیت کرد.
7-یکی دیگر از انتظارات ما از مدیر جدید، کوچک کردن سازمان استانی و ادارات شهرستانهاست که متاسفانه در برخی موارد فاقد توجیه و غیرضرورند و بایستی با تدبیر و بتدریج عملیات تعدیل صورت پذیرد که متاسفانه بخاطر برخی قصورها، سازمان های مرکزی را بی جهت فربه می نمایند.
8-جابجایی های منطقی و عزل و نصب های شایسته سالارانه در سطوح مدیران سازمان استانی و شهرستانی از توصیه های موکدی است که به دو دلیل ضرورت دارد، یکی بخاطر اینکه طبعاً مدیر جدید باید مدیران میانی همراه داشته باشد که با او یکدل باشند و دیگر اینکه مدیران میانی باید توانا و صالح باشند تا قادر به همراهی با برنامه های مدیر جدید باشند.
9-ساماندهی مدارس و ارزیابی درست آموزشی و پرورشی این مراکز و انطباق جسورانه واقعیات با اهداف از وظایف هر مدیر از جمله مدیر جدید است، چرا که مدارس ما امروز بدلایل متعدد از جمله تضعیف اولویت های پرورشی و ترجیح یکسویه پیشرفت های آموزشی که در برهه ای حتی منجر به حذف این معاونت هم شده بود، کاملاً صوری اداره شده و چند گزینه مهم از جمله پرورش اجتماعی، پرورش فرهنگی و پرورش سیاسی در غالب مدارس، نامرئی و یا حداقل نامحسوس اند و همه چیز زیر سایه آموزشی قرار گرفته که حق می دهید این نگاه کاملاً یکسونگرانه است و گواه بارز این ادعا آسیب پذیری های گسترده دانش آموزان و دانشجویان در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم استکباری است.
10-ساماندهی خیرین مدرسه ساز و سیاست گذاری برای مدرسه سازی امر مهمی است که در گذشته به دلیل عدم جدیت،شاهد احداث مدارس بی مناسبت در مناطقی بوده ایم که یکی از مدیران سابق همین نهاد در استان به بیفایدگی 80% مدارس تازه تاسیس در مناطق بی دانش آموز اشاره می کرد.
11-جلوگیری از تعدی به حقوق آموزش و پرورش از نظر مکانی، پرسنلی، بودجه ای و سایر موضوعات مدیریتی مشابه آنچه که بر آموزشکده کشاورزی شهید بهشتی ساری گذشته و یا تقاضای دیگری که باز هم متوجه همین مرکز آموزشی جهت احداث سایت اداری شهرستان است.
12-ایجاد طرحهای رفاهی- تسهیلاتی برای قاطبه فرهنگیان در همه شهرها و ترجیحاً در مرکز استان به منظور هم ارتفاع سازی رتبه برخورداری فرهنگیان از مواهب اجتماعی و محرومیت زدائی از این قشر
13-حذف جلسات غیرضروری از برنامه های مدیریت و افزایش ارتباطات حضوری، ایمیلی، پیامکی و تلفنی با ارباب رجوع و افزایش تعداد سرکشی ها از محیطهای تحت امر اداری و آموزشی و حضور در شهرستانها
14-استقلال عمل مدیریتی در تصمیم گیری های سازمانی و پرهیز از پذیرش های سفارشی و یا فشارهای برون سازمانی و یا حتی زمینه سازی های درون سازمانی
در پایان امیدوارم که مدیر محترم جدید که از پیشینه مدیریتی وزارتی برخوردار است و منشاء امیدواری های زیادی برای ارباب رجوع خویش شده، بتواند با مطالعه درست و دقیق آنچه که در گذشته بر این سازمان رفته و نیز با تدابیر اداری و عملیاتی خویش، سیاست های کاری راهگشا و مجموعه ای از همکاران توانا را بکار گیرد که طی آن در یک پروسه زمانی تعریف شده بتواند حداقل بخشی از خلاءهای موجود را شناسائی و زخم های سازمانی موجود را که البته مربوط به کل دوره های مدیریتی گذشته است، ترمیم کرده و آینده این سازمان را با کمترین مشکل مواجه سازد .
صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه